اعتماد سازی یک راز بزرگ

شما برای اعتماد به دیگران چه معیارهایی دارید؟ و چرا ما نیاز به اعتماد سازی داریم؟

برای شروع بهتر است که بررسی کنیم و ببینیم اعتماد چیست و چرا انقدر برای ما مهم است.

تعریف های زیادی از اعتماد می شود اما در کل می‌توان گفت اعتماد «اتکا به ویژگی، توانایی، نقاط قوت و درست‌کاری هر فرد» است.

اعتماد گاهی موضوعی است و موارد محدودی را شامل می شود. مثلا شما برای خرید یک محصول به صورت آنلاین، اعتماد می کنید تا مبلغی را بدون شناخت زیاد به حساب کسی واریز کنید. این نوع اعتماد، معمولا همراه با ریسک و تاثیر کوتاه مدت است. میتوان گفت این نوع اعتماد، احتمالا شروع یک اعتماد بلند مدت است. اگر بارها و بارها اعتمادهای کوچک اتفاق بیفتد خطر تهدید و ریسک در مغز پایین می آید و در طولانی مدت اعتماد عمیق تری شکل می گیرد.

این موضوع در روابط انسانی هم وجود دارد. زمانی که ما به دوست، همکار یا شرکت خود اعتماد می کنیم، این در اثر اتفاقهای کوچکی که در گذشته رخ داده است پیش می آید.

در این مقاله هدف ما بررسی دلایل و راهکارهایی است که منجر به اعتماد سازی در یک سازمان می شود.

اعتمادسازی چه فوایدی برای مجموعه ما دارد؟

در یک نگاه کلی میتوانیم این فواید را در دو بخش تاثیرات داخل سازمان و خارج از سازمان تقسیم بندی کنیم.

بزرگ ترین دستاورد اعتماد در یک سازمان. همدلی اعضای مجموعه است که این همدلی خود موضوع بسیاری مهمی است و پیامدهای خوشی مثل اتحاد. همسویی برای تحقق اهداف مجموعه و کاهش استرس در پی دارد.

طی پژوهش های انجام شده، همدلی باعث انرژی بیشتر، بهره وری بالاتر، دلبستگی شغلی بیشتر و افسردگی شغلی پایین تر است.

اعتماد از نشانه های فرهنگ سالم سازمانی است.

وقتی یک مجموعه انسجام و سلامت لازم را داشته باشد این مساله به بیرون از سازمان هم تسری پیدا می کند و افرادی که در خارج از این مجموعه هستند هم این قضیه را درک می کنند و چنانچه خدمات مورد نیاز خود را دریافت کنند به مشتریان وفاداری تبدیل می شوند که در کاهش هزینه های سازمان بسیار تاثیر گذارند.

اگر اعتماد داخلی در یک مجموعه وجود نداشته باشد، چالشهای بزرگی در پی دارد که هزینه و زمان زیادی را به هدر میدهد.

یک نکته: همان طور که اعتمادسازی اثرات مطلوب زیادی به همراه دارد، اعتماد بیش از حد هم به همان اندازه می تواند مخرب باشد.

راهکارهایی برای اعتمادسازی

صداقت اولین و مهمترین راه برای اعتمادسازی است. اگر تمام مواردی دیگری که در ادامه خواهد آمد، وجود داشته باشد اما جای صداقت خالی باشد، ریشه و دوامی نخواهند داشت چه بسا در بعضی موارد افراد این تصور را داشته باشند که هدف فریب آنها بوده و اثرات منفی بدتری را به دنبال دارد.

شفاف سازی: شفاف سازی میتواند عاملی کمک کننده برای اثبات صداقت و نشانه ای از یک مدیریت قدرتمند باشد. اشاعه اطلاعات مورد نیاز و درست در شفاف سازی ضروری است.

خود الگوی کاملی از اعتماد باشبم:

ارتباطات سازنده و شناخت بیشتر اعضا از یکدیگر و آشنایی با دیدگاه های یکدیگر و داشتن روابط اجتماعی آگاهانه همچنین اطلاع از اولویتهای

آموزش و زمینه سازی برای رشد در تمام سطوح یک سازمان از مدیران تا پایین ترین سمت های شغلی جزء جدایی ناپذیر است. این یک امر مستمر و بی انتها است که می بایست در دستور کار سازمانها قرار گیرد.

احترام متقابل برای ارتباط گیری موثر و رعایت موارد اخلاقی بسیار مهم است.

حمایت مجموعه از پرسنل خود، حس امنیت در آنها بوجود می اورد. امنیت یک از عمیق ترین حسها برای اعتماد است. فرصت دادن نیز در واقع یک نوع حمایت است و حس ارزشمندی را در افراد شکوفا می کند و زمانی که فردی حس ارزشمندی کرد یکی از ریشه ای ترین نیازهایش برآورده میشود و حس نزدیکی و تعلقش به مجموعه بیشتر می شود.

پذیرفتن اشتباه مخصوصا از طرف مدیران ارشد نه تنها موید وجود صداقت در سازمان است بلکه به نوعی آموزش غیر مستقیم برای بقیه پرسنل است که در زمان بروز خطا، از زیر بار مسئولیت خود شانه خالی نکنند.

و نکته آخر: انتخاب صحیح افراد یک مجموعه کار اعتمادسازی را راحتر میکند و مانند این است که نیمی از راه را رفته باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *