تا به حال به این نکته توجه کردید که سعی می کنیم از جاهای مشخصی خرید کنیم؟ یا تمایل زیادی به یک برند پیدا می کنیم؟ چرا این اتفاق می افتد؟
حتما دلیلی برای این کار خود داریم. یا خدمات بهتری گرفتیم، کیفیت و قیمت بهتری را تجربه کرده ایم یا مزیتی که ما را به سمت خود می کشانند. این موضوع در کسب و کار ما هم صدق می کند.
چرا مخاطبین ما را انتخاب کنند؟ چه وجه تمایزی بین ما و رقیب ما وجود دارد؟
مزیت رقابتی شایستگی منحصر به فردی که ما رو از رقبا متمایز می کند. هر چیزی که باعث تفاوت در جهت مثبت و برای هدفی مشخص باشد، مزیت رقابتی گفته می شود.
ما برای زنده ماندن کسب و کارمان به مزیت رقابتی نیاز داریم زیرا:
نشان دهنده توانمندی و قدرت ما است.
یکی از عوامل ساختن مشتری وفادار است.
باعث فروش بیشتر می شود.
به افزودن ارزش کمک می کند.
اما چطور می توانیم مزیت رقابتی بسازیم؟
داشتن استراتژی. برای داشتن مزیت رقابتی باید برنامه و هدف داشت. استراتژی تمام مواردی که در ادامه گفته خواهد شد را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
توانایی حفظ موقعیت. باید به تلاش هایی که برای ایجاد یک مزیت کشیده شده بها داد و مزیت ها موجود را حفظ کرد تا در آینده مزیت های دیگر به آن افزوده شود.
همیشه در فکر ارتقا بودن. خیلی وقت ها مزیت ها بازه زمانی مشخص دارند یا اگر ارتقا پیدا نکنند کارایی خود را از دست می دهند. مثلا اگر کامپیوترها در همان ورژن های اولیه باقی می ماندند، بازار خود را از دست می دادند.
ایجاد مزیت جدید. هر چقدر تعداد مزیت های رقابتی کسب وکاری بیشتر باشد امکان رقابت با آن کم می شود.
انحصاری کردن. از بهترین روش ها برای فاصله گرفتن از رقبا است. وقتی روشی یا برندی در انحصار قرار می گیرد، امکان دسترسی رقبا به آن تقریبا از بین می رود.
توجه به اصل کمیابی. افراد به چیزهایی که امکان دسترسی کمتری دارند بهای بیشتری می دهند. با مواردی که حس کمیابی و ارزشمندی به افراد می دهند، مزیت رقابتی ساخت.
جایگاه سازی و برندینگ. خیلی اوقات افراد چیزهایی را انتخاب می کنند که برای آنها یا جامعه جایگاه ویژه ای را دارند.
بالا بردن تعداد مزایای رقابتی. افزایش تعداد مزایای رقابتی از دو جنبه دارای اهمیت است. اول اینکه احتمال انتخاب توسط مخاطب بالا می رود و هم فاصله را با رقبا بیشتر و بیشتر می کند.
چند نمونه از فعالیت هایی که کمک می کند تا مزیت رقابتی ایجاد شود:
همیشه برای هر اقدام، مخاطب را در نظر بگیرید. گاها اتفاق می افتد یک مزیت رقابتی واحد برای گروهی مورد پذیرش قرار می گیرد و برای عده ای، مثل ضد تبلیغ عمل می کند. تصور کنید کالایی لوکس و گرانقیمت را حراج کنند! قطعا تعداد زیادی از مشتریان وفادار، از دست می روند. زیرا به دلایل روانشناختی تعدادی از افراد، چون جنسی قیمت بالا دارد و همه توان خرید آن را ندارند، به سمت کالا جذب می شوند. تعداد زیادی از افراد علاقمند به گوشی های اپل، کاری جز تلفن زدن یا رفتن به شبکه های اجتماعی انجام نمی دهند. البته که حتما دلایل دیگری هم برای خرید وجود دارد. اما بسیاری از آنها برند را خریداری می کنند نه خود گوشی را.
تنوع محصول و خدمات باعث می شود مشتریان وفادار خریدهای بیشتری داشته باشند و جذب مشتریان جدید هم افزایش پیدا کند.
کیفیت بالا مهمترین شاخصه برای هر کسب و کاری به شمار می رود. با تبلیغات می توان ورودی ها را بالا برد اما اگر محصول با کیفیتی ارایه نشود، تبلیغ به ضد تبلیغ تبدیل می شود.
قیمت مناسب در محصولات سطح متوسط بسیار موثر است. حتی مشتریان تمایل زیادی به خرید محصول با کیفیت با قیمت پایین دارند. چیزی که در حراج های پایان فصل زیاد دیده می شود.
حمایت و پشتیبانی باعث اعتمادسازی شده و در بالا رفتن فروش بسیار موثر است.
حس خوشایند پیام پنهانی است که از مزیت رقابتی دریافت می شود و گاهی افراد بدون این که خود بدانند، دست به انتخاب می زنند.
پرستیژ اجتماعی برای محصولات با قیمت بالا و قشر مرفه جامعه بسیار پررنگ است. علاوه بر مزایای زیادی که یک برند دارد، خود برند جایگاهی به افراد می دهد که برای آنها خوشایند است. شما چه نظری درباره کسی که بنز سوار می شود دارید؟
خدمات اضافی از موارد ترویج فروش است که مزیت رقابتی ایجاد می کند . برخی از مواردی که در ترویج فروش مورد استفاده است می تواند باعث مزیت رقابتی شود.
نکته: هدفمند بودن و تلاش برای ایجاد مزیت جدید و الهام گرفتن از دیگران، به نسبت کپی کردن از رقبا، کار راحتری است.